با ما چه نهای مشو رفیق اوباش (1022)
-
اندازه متن
+
با ما چه نهای مشو رفیق اوباش
کاول قدمت دمند و آخر پرخاش
گل باش و بهر سخن که خواهی میخند
مرد سره باش و هرکجا خواهی باش
با ما چه نهای مشو رفیق اوباش
کاول قدمت دمند و آخر پرخاش
گل باش و بهر سخن که خواهی میخند
مرد سره باش و هرکجا خواهی باش
ای سوخته یوسف در آتش یعقوبی گه بیت و غزل گویی گه پای عمل کوبی
گه…
تو چنین نبودی تو چنین چرایی چه کنی خصومت چو از آن مایی
دل و جان…

