بر میکده وقف است دلم سرمستم (1179)
-
اندازه متن
+
بر میکده وقف است دلم سرمستم
جان نیز سبیل جام میکردستم
چون جان و دلم همی نمیپیوستند
آن هر دو بوی دادم از غم رستم
بر میکده وقف است دلم سرمستم
جان نیز سبیل جام میکردستم
چون جان و دلم همی نمیپیوستند
آن هر دو بوی دادم از غم رستم
یار نخواهم که بود بدخو و غمخوار و تُرش چون لحد و گور مغان تنگ و دل افشار…
عید آمد و عید بس مبارک عیدی گر گردون را دهان بدی خندیدی
این هست ولیک…

