آکادمی شعر پلیکان

بگو به جان مسافر ز رنج‌ها چونی (3094)

- اندازه متن +

بگو به جان مسافر ز رنج‌ها چونی
ز رنج‌های جهان و ز رنج ما چونی

تو همچو عیسی و اندیشه‌ها جهودانند
ز مکر و فعل جهودان بگو مرا چونی

ز دشمنان و ز بیگانگان زیانت نیست
که از دو چشم تو دورند ز آشنا چونی

ایا کسی که خوشی با وفا و صحبت خلق
بپرسمت ز وفاهای بی‌وفا چونی

تو همچو مرغ ز باز اجل گریزانی
ز ترس و جهد بریدن در این هوا چونی

اجل حیات توست ار چه صورتش مرگست
اگر نه غافلی از وی گریزپا چونی

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×