آکادمی شعر پلیکان

بیا امروز ما مهمان میریم (1533)

- اندازه متن +

بیا امروز ما مهمان میریم
بیا تا پیش میر خود بمیریم

ز مرگ ما جهانی زنده گردد
ازیرا ما نه قربان حقیریم

به مرغی جبرئیلی را ببندیم
به جانی ما جهانی را بگیریم

سبو بدهیم و دریایی ستانیم
چرا ما از چنین سودی نفیریم

غلام ماست ازرق پوش گردون
غلام خویشتن را چون اسیریم

چو ما شیریم و شیر شیر خوردیم
چرا چون یوز مفتون پنیریم

خمش کن نیست حاجت وانمودن
به پیش تیر باشی گرچه تیریم

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×