آکادمی پلیکان

تا به فرعون آمدند آن ساحران (48-3)

- اندازه متن +

بخش ۴۸ – جمع آمدن ساحران از مداین پیش فرعون و تشریفها یافتن و دست بر سینه زدن در قهر خصم او کی این بر ما نویس

 

تا به فرعون آمدند آن ساحران
دادشان تشریفهای بس گران

وعده‌هاشان کرد و پیشین هم بداد
بندگان و اسپان و نقد و جنس و زاد

بعد از آن می‌گفت هین ای سابقان
گر فزون آیید اندر امتحان

برفشانم بر شما چندان عطا
که بدرد پردهٔ جود و سخا

پس بگفتندش به اقبال تو شاه
غالب آییم و شود کارش تباه

ما درین فن صفدریم و پهلوان
کس ندارد پای ما اندر جهان

ذکر موسی بند خاطرها شدست
کین حکایتهاست که پیشین بدست

ذکر موسی بهر روپوشست لیک
نور موسی نقد تست ای مرد نیک

موسی و فرعون در هستی تست
باید این دو خصم را در خویش جست

تا قیامت هست از موسی نِتاج
نور دیگر نیست دیگر شد سراج

این سفال و این پلیته دیگرست
لیک نورش نیست دیگر زان سرست

گر نظر در شیشه داری گم شوی
زانک از شیشه‌ست اعداد دوی

ور نظر بر نور داری وا رهی
از دوی و اعداد جسم منتهی

از نظرگاهست ای مغز وجود
اختلاف مؤمن و گبر و جهود

×