تا تو بخودی ترا به خود ره ندهد (604)
-
اندازه متن
+
تا تو بخودی ترا به خود ره ندهد
چون مست شدی ز دیده بیرون نجهند
چون پاک آئی ز هر دو عالم به یقین
آنگه بنشان نفرت انگشت نهند
تا تو بخودی ترا به خود ره ندهد
چون مست شدی ز دیده بیرون نجهند
چون پاک آئی ز هر دو عالم به یقین
آنگه بنشان نفرت انگشت نهند
ای صد هزار خرمنها را بسوخته زین پس مدار خرمن ما را بسوخته
از عشق سنگ…

