تا چهرهٔ آفتاب جان رخشانست (260)
-
اندازه متن
+
تا چهرهٔ آفتاب جان رخشانست
صوفی به مثال ذرهها رقصانست
گویند که این وسوسهٔ شیطانست
شیطانِ لطیف است و حیات جانست
تا چهرهٔ آفتاب جان رخشانست
صوفی به مثال ذرهها رقصانست
گویند که این وسوسهٔ شیطانست
شیطانِ لطیف است و حیات جانست
هر دم ای دل سوی جانان میروی وز نظرها سخت پنهان میروی
جامهها را چاک کردی…
روز آن است که ما خویش بر آن یار زنیم نظری سیر بر آن روی چو گلنار زنیم
…