توبه کردم ز توبه کردن ای جان (1446)
-
اندازه متن
+
توبه کردم ز توبه کردن ای جان
نتوان ز قضا کشید گردن ای جان
سوگند بسر مینبرم لیک خوش است
سوگند به نام دوست خوردن ای جان
توبه کردم ز توبه کردن ای جان
نتوان ز قضا کشید گردن ای جان
سوگند بسر مینبرم لیک خوش است
سوگند به نام دوست خوردن ای جان
در بیخبری خبر نبودی چه بدی و اندیشهٔ خیر و شر نبودی چه بدی
ای هوش…
عشق تو بهر صومعه مستی دارد بازار بتان از تو شکستی دارد
دست غم تو بهر…

