تو شاه دل منی و شاهی میکن (1447)
-
اندازه متن
+
تو شاه دل منی و شاهی میکن
نوشت بادا ظلم سپاهی میکن
بر کف داری شراب و جامی که مپرس
آن را بده و تو هرچه خواهی میکن
تو شاه دل منی و شاهی میکن
نوشت بادا ظلم سپاهی میکن
بر کف داری شراب و جامی که مپرس
آن را بده و تو هرچه خواهی میکن
خنک آن جان که رود مست و خرامان بر او برهد از خر تن در سفر مصدر او
…
گفت نه نه من حریف آن…