جانم بر آن قوم که جانند ایشان (1448)
-
اندازه متن
+
جانم بر آن قوم که جانند ایشان
چون گل به جز از لطف ندانند ایشان
هرکس کسکی دارد و کس خالی نیست
هر یک چو قراضهایم و کانند ایشان
جانم بر آن قوم که جانند ایشان
چون گل به جز از لطف ندانند ایشان
هرکس کسکی دارد و کس خالی نیست
هر یک چو قراضهایم و کانند ایشان
از چشمه جان ره شد در خانه هر مسکین ماننده کاریزی بیتیشه و بیمیتین
دل روی…
این سخن پایان ندارد…