جانی که به راه عشق تو در خطر است (278)
-
اندازه متن
+
جانی که به راه عشق تو در خطر است
بس دیده ز جاهلی بر او نوحهگر است
حاصل چشمی که بیندش نشناسد
کو مات رخ هزار صاحب خبر است
جانی که به راه عشق تو در خطر است
بس دیده ز جاهلی بر او نوحهگر است
حاصل چشمی که بیندش نشناسد
کو مات رخ هزار صاحب خبر است
هر که را اسرار عشق اظهار شد رفت یاری زانک محو یار شد
شمع افروزان بنه…
امشب هردل که همچو مه در طلب است مانندهٔ زهره او حریف طرب است
از آرزوی…

