جان چو سمندرم نگاری دارد (620)
-
اندازه متن
+
جان چو سمندرم نگاری دارد
در آتش او چه خوش قراری دارد
زان بادهٔ لبهاش بگردان ساقی
کز وی سر من عجب خماری دارد
جان چو سمندرم نگاری دارد
در آتش او چه خوش قراری دارد
زان بادهٔ لبهاش بگردان ساقی
کز وی سر من عجب خماری دارد
در عالم حسن اینت سلطان که توی در خطهٔ لطف شهره برهان که توی
در قالب…
چنین باشد چنین گوید منادی که بیرنجی نبینی هیچ شادی
چه مایه رنجها دیدی تو هر…