جز دمدمهٔ عشق تو در گوش نماند (628)
-
اندازه متن
+
جز دمدمهٔ عشق تو در گوش نماند
جان را ز حلاوت ازل هوش نماند
بیرنگی عشق رنگها را آمیخت
وز قالب بیرنگ فراموش نماند
جز دمدمهٔ عشق تو در گوش نماند
جان را ز حلاوت ازل هوش نماند
بیرنگی عشق رنگها را آمیخت
وز قالب بیرنگ فراموش نماند
این گردش را ز جان خود دزدیدم پیش از قالب به جان چنین گردیدم
گویند مرا…
طبع چیزی نو به نو خواهد همی چیز نو نو راهرو خواهد همی
سر نو خواهی…