خود هیچ بسوی ما نگاهی نکنی (1848)
-
اندازه متن
+
خود هیچ بسوی ما نگاهی نکنی
گیرم که گناهست گناهی نکنی
دل در گل رخسار تو مینالد زار
بر آینهٔ دلم تو آهی نکنی
خود هیچ بسوی ما نگاهی نکنی
گیرم که گناهست گناهی نکنی
دل در گل رخسار تو مینالد زار
بر آینهٔ دلم تو آهی نکنی
صوفیانیم آمده در کوی تو شیء لله از جمال روی تو
از عطش ابریقها آوردهایم کاب…
بار دگر آن مست به بازار درآمد وان سرده مخمور به خمار درآمد
سرهای درختان همه…

