خوش میسازی مرا و خوش میسوزی (1850)
-
اندازه متن
+
خوش میسازی مرا و خوش میسوزی
خوش پرده همی دری و خوش میدوزی
آموختیم جوانی اندر پیری
از بخت جوان صلای پیرآموزی
خوش میسازی مرا و خوش میسوزی
خوش پرده همی دری و خوش میدوزی
آموختیم جوانی اندر پیری
از بخت جوان صلای پیرآموزی
آن کان نبات و تنگ شکر نامد وان آب حیات بحر گوهر نامد
گفتم بروم به…
با یار به گلزار شدم رهگذری بر گل نظری فکندم از بیخبری
دلدار به من گفت…