آکادمی شعر پلیکان

در این رقص و در این های و در این هو (2188)

- اندازه متن +

در این رقص و در این های و در این هو
میان ماست گردان میر مه رو

اگر چه روی می‌دزدد ز مردم
کجا پنهان شود آن روی نیکو

چو چشمت بست آن جادوی استاد
درآ در آب جو و آب می‌جو

تو گویی کو و کو او نیز سر را
به هر سو می‌کند یعنی که کو کو

ز کوی عشق می‌آید ندایی
رها کن کو و کو دررو در این کو

برو دامان خاقان گیر محکم
چو او باشد چه اندیشی ز باجو

برو پهلوی قصرش خانه‌ای گیر
که تا ایمن شوی از درد پهلو

گریزان درد و دارو در پی تو
زهی لطف و زهی احسان و دارو

سیه کاری و تلخی را رها کن
بر ما زو بیا غلطان چو مازو

از او یابد طرب هم مست و هم می
از او گیرد نمک هم رو و هم خو

از او اندیش و گفتن را رها کن
لطیف اندیش باشد مرد کم گو

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×