در بندم از آن دو زلف بند اندر بند (660)
-
اندازه متن
+
در بندم از آن دو زلف بند اندر بند
در نالهام از لبان قند اندر قند
هر وعدهٔ دیدار تو هیچ اندر هیچ
آخر غم هجران تو چند اندر چند
در بندم از آن دو زلف بند اندر بند
در نالهام از لبان قند اندر قند
هر وعدهٔ دیدار تو هیچ اندر هیچ
آخر غم هجران تو چند اندر چند
ای آنکه صلیب دار و هم ترسائی پیوسته به زلف عنبر ترسائی
لب بر لب من…
صافی صفت و پاک نظر باید بود وز هرچه جز اوست بیخبر باید بود
هر لحظه…

