آکادمی شعر پلیکان

در غیب هست عودی کاین عشق از او است دودی (2949)

- اندازه متن +

در غیب هست عودی کاین عشق از او است دودی
یک هست نیست رنگی کز او است هر وجودی

هستی ز غیب رسته بر غیب پرده بسته
و آن غیب همچو آتش در پرده‌های دودی

دود ار چه زاد ز آتش هم دود شد حجابش
بگذر ز دود هستی کز دود نیست سودی

از دود گر گذشتی جان عین نور گشتی
جان شمع و تن چو طشتی جان آب و تن چو رودی

گر گرد پست شستی قرص فلک شکستی
در نیست برشکستی بر هست‌ها فزودی

بشکستی از نری او سد سکندری او
ز افرشته و پری او روبندها گشودی

ملکش شدی مهیا از عرش تا ثریا
از زیر هفت دریا در بقا ربودی

رفتی لطیف و خرم زان سو ز خشک و از نم
در عشق گشته محرم با شاهدی به سودی

تبریز شمس دینی گر داردش امینی
با دیده یقینی در غیب وانمودی

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×