در چرخ نگنجد آنکه شد لاغر تو (1565)
-
اندازه متن
+
در چرخ نگنجد آنکه شد لاغر تو
جان چاکر آن کسی که شد چاکر تو
انگشت گزان درآمدم از در تو
انگشت زنان برون شدم از بر تو
در چرخ نگنجد آنکه شد لاغر تو
جان چاکر آن کسی که شد چاکر تو
انگشت گزان درآمدم از در تو
انگشت زنان برون شدم از بر تو
هرشب که به بنده همنشین میافتی چون نورِ مهی که بر زمین میافتی
من بندهٔ چشمِ…
گاهی ز هوس دست زنان میباشم گاه از دوری دست گزان میباشم
در آب کنم دست…

