دلدارم گفت کان فلان زنده ز چیست؟ (325)
-
اندازه متن
+
دلدارم گفت کان فلان زنده ز چیست؟
جانش چو منم عجب که بیجان چون زیست؟
گریان گشتم گفت که اینطرفهتر است
بیمن که دو دیدهٔ ویَم چون بگریست؟
دلدارم گفت کان فلان زنده ز چیست؟
جانش چو منم عجب که بیجان چون زیست؟
گریان گشتم گفت که اینطرفهتر است
بیمن که دو دیدهٔ ویَم چون بگریست؟
خلق را زیر گنبد دوار چشمها کور و دیدنی بسیار
جور او کش از آنک شورش…
از ما مرو ای چراغ روشن تا زنده شود هزار چون من
تا بشکفد از درون…