دل برد ز من دوش به صد عشق و فسون (1470)
-
اندازه متن
+
دل برد ز من دوش به صد عشق و فسون
بشکافت و بدید پر زخون بود درون
فرمود در آتشش نهادن حالی
یعنی که نپخته است از آنست پر خون
دل برد ز من دوش به صد عشق و فسون
بشکافت و بدید پر زخون بود درون
فرمود در آتشش نهادن حالی
یعنی که نپخته است از آنست پر خون
ما عاشق و بیدل و فقیریم هم کودک و هم جوان و پیریم
چون کبریتیم و…