دی باغ ز وی شکر سلامت میکرد (704)
-
اندازه متن
+
دی باغ ز وی شکر سلامت میکرد
بر روی شکوفهها علامت میکرد
آن سرو چمن دعوی قامت میکرد
گل خندهزنان بر او قیامت میکرد
دی باغ ز وی شکر سلامت میکرد
بر روی شکوفهها علامت میکرد
آن سرو چمن دعوی قامت میکرد
گل خندهزنان بر او قیامت میکرد
ظلمت شب پرتو ظلمات من نور مه از نور ملاقات من
گوهر طاعت شد از آن…
در عشق قدیم سال خوردیم وز گفت حسود برنگردیم
زین دمدمهها زنان بترسند بر ما تو…