روزی به خرابات تو می میخوردم (1242)
-
اندازه متن
+
روزی به خرابات تو می میخوردم
وین خرقهٔ آب و گل بدر میکردم
دیدم ز خرابات تو عالم معمور
معمور و خراب از آن چنین میکردم
روزی به خرابات تو می میخوردم
وین خرقهٔ آب و گل بدر میکردم
دیدم ز خرابات تو عالم معمور
معمور و خراب از آن چنین میکردم
ای بر سر بازارت صد خرقه به زناری وز روی تو در عالم هر روی به دیواری
در مجلس آن رستم در عربده بنشستم صد ساغر بشکستم آهسته که سرمستم
ای منکر هر…

