زان خسرو جان تو مهر شاهی بستان (1482)
-
اندازه متن
+
زان خسرو جان تو مهر شاهی بستان
وانگاه ز ماه تا به ماهی بستان
ای آنکه مراغه میکنی و از حیرت
تبریز بگوی و هرچه خواهی بستان
زان خسرو جان تو مهر شاهی بستان
وانگاه ز ماه تا به ماهی بستان
ای آنکه مراغه میکنی و از حیرت
تبریز بگوی و هرچه خواهی بستان
پدید گشت یکی آهوی در این وادی به چشم آتش افکند در همه نادی
همه سوار…
این کیست این این کیست این در حلقه ناگاه آمده این نور اللهی است این از پیش الله…

