زان ماه چهارده که بود اشراقی (1889)
-
اندازه متن
+
زان ماه چهارده که بود اشراقی
گشتم زر ده دهی من از براقی
آن نیز ببرد از من تا هیچ شدم
ار ده ببرد چهار ماند باقی
زان ماه چهارده که بود اشراقی
گشتم زر ده دهی من از براقی
آن نیز ببرد از من تا هیچ شدم
ار ده ببرد چهار ماند باقی
ای آنکه گرفت شربت از مشرب ما مستی گردد که روز بیند شب ما
ای آنکه…
آنکس که سرت برید غمخوار تو اوست وان کو کلهت نهاد طرار تو اوست
وانکس که…

