سلام بر تو که سین سلام بر تو رسید (955)
-
اندازه متن
+
سلام بر تو که سین سلام بر تو رسید
سلام گرد جهان گشت جز تو نپسندید
بگرد بام تو گردان کبوتران سلام
که بیپناه تو کس را نشاید آرامید
چو پر و بال ز تو یافتست هر مرغی
ز غیر تو به کجا باشدش امید مرید
به هر طرف که ببینی تو مرغ سوخته پر
بدان که از طمع خام سوی دام پرید
تو آب کوثری و سوخته به تو آید
برویدش سپس سوز پر و بال جدید
خندید فرح تا بزنی انگشتک (1074)
خندید فرح تا بزنی انگشتک گردید قدح تا بزنی انگشتک
بنمودت ابروی خود از زیر نقاب…
ای آنکه تو از دوش بیادم دادی (1691)
ای آنکه تو از دوش بیادم دادی زان حالت پرجوش بیادم دادی
آن رحمت را کجا…
