شادی شادی و ای حریفان شادی (1896)
-
اندازه متن
+
شادی شادی و ای حریفان شادی
زان سوسن آزاد هزار آزادی
میگفت که دادی عاشقی من دادم
آری دادی مها و دادی دادی
شادی شادی و ای حریفان شادی
زان سوسن آزاد هزار آزادی
میگفت که دادی عاشقی من دادم
آری دادی مها و دادی دادی
که بوده است تو را دوش یار و همخوابه که از خوی تو پر از مشک گشت گرمابه
…
چونک جمال حسن تو، اسبِ شکار زین کند نیست عجب که از جنون، صد چو مرا چنین کند
…

