شب رفت و دلت نگشت سیر، ای ایچی (1897)
-
اندازه متن
+
شب رفت و دلت نگشت سیر، ای ایچی
دست تو اگر نگیرد آن مه هیچی
خفتند حریفان همه چارهات اینست
کاندر می لعل و در سر خود پیچی
شب رفت و دلت نگشت سیر، ای ایچی
دست تو اگر نگیرد آن مه هیچی
خفتند حریفان همه چارهات اینست
کاندر می لعل و در سر خود پیچی
ای مرغ گیر دام نهانی نهادهای بر روی دام شعر دخانی نهادهای
چندین هزار مرغ بدین…