آکادمی شعر پلیکان

شکست نرخ شکر را بتم به روی ترش (1285)

- اندازه متن +

شکست نرخ شکر را بتم به روی ترش
چه باده‌هاست بتم را در آن کدوی ترش

به قاصد او ترشست و به جان شیرینش
که نیست در همه اجزاش تای موی ترش

هزار خمره سرکه عسل شدست از او
که هست دلبر شیرین دوای خوی ترش

زهای و هوی ترش‌های ماش خنده گرفت
حلاوت عجبی یافت‌های و هوی ترش

ترش چگونه نخندد به زیر لب چو شنید
که جوی شیر و شکر شد روان به سوی ترش

ربود سیل ویم دوش و خلق نعره زنان
میان جوی عسل چیست آن سبوی ترش

پریر یار مرا جست کان ترش رو کو
خمار نیست چرا بودش آرزوی ترش

شتاب و تیز همی‌رفت کو به کو پی من
چرا کند شکرقند جست و جوی ترش

گرفته طبله حلوا و بنده را جویان
که تا ز جایزه شیرین کند گلوی ترش

عجب نباشد اگر قصد او فنای منست
همیشه شیرین باشد یقین عدوی ترش

غلط مکن ترشی نی برای دفع توست
ز رشک چون تو شکاریست رنگ و بوی ترش

ز رشک جاه امیرست روترش دربان
ز رشک روی عروس است روی شوی ترش

هزار خانه چو زنبور پرعسل داری
به جان تو که گذر کن ز گفت و گوی ترش

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×