شکنی شیشه مردم گرو از من گیری (2876)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۶/۶
-
اندازه متن
+
شکنی شیشه مردم گرو از من گیری
همه شب عهد کنی روز شکستن گیری
شیری و شیرشکن کینه ز خرگوش مکش
قادری که شکنی شیر و تهمتن گیری
ای سلیمان که به فرمانت بود دیو و پری
بی گنه مور چرا بر سر خرمن گیری
ننگری هیچ غنی را و یکی عوری را
خوش گریبان کشی و گوشه دامن گیری
هین مترس ای دل از آن جور که مؤمن آن جاست
ای دل ار عاقلی آرام به مؤمن گیری
ترک یک قطره کنی ماهی دریا باشی
ترک یک حبه کنی ملکت مخزن گیری
دور از آبی تو چو روغن چو همه او نشوی
چون شدی او پس از آن آب ز روغن گیری
ننگ مردانی اگر او به جفا نیزه کشد
به سوی او نروی و پی جوشن گیری
میانگین امتیازات ۳ از ۵
بگردان شراب ای صنم بیدرنگ (1330)
بگردان شراب ای صنم بیدرنگ که بزمست و چنگ و ترنگاترنگ
ولی بزم روحست و ساقی…
مولانا