صد بار بگفت یار هرجا مگریز (957)
-
اندازه متن
+
صد بار بگفت یار هرجا مگریز
گر بگریزی به جز سوی ما مگریز
هر گه ز خیال گرگ ترسان گردی
در شهر گریز سوی صحرا مگریز
صد بار بگفت یار هرجا مگریز
گر بگریزی به جز سوی ما مگریز
هر گه ز خیال گرگ ترسان گردی
در شهر گریز سوی صحرا مگریز
در باغ هزار شاهد مهرو بود گلها و بنفشههای مشکین بو بود
وان آب زره زره…
بگیر دامن لطفش که ناگهان بگریزد ولی مکش تو چو تیرش که از کمان بگریزد
چه…

