لیلم که نهاری نکند من چکنم (1303)
-
اندازه متن
+
لیلم که نهاری نکند من چکنم
بختم که سواری نکند من چکنم
گفتم که به دولتی جهانرا بِخرم
اقبال چو یاری نکند من چکنم
لیلم که نهاری نکند من چکنم
بختم که سواری نکند من چکنم
گفتم که به دولتی جهانرا بِخرم
اقبال چو یاری نکند من چکنم
چشمهای خواهم که از وی جمله را افزایش است دلبری خواهم که از وی مرده را آسایش است
…
آن رند و قلندر نهان آمد فاش در دیدهٔ من بجو نشان کف پاش
یا او…

