مستم ز می عشق خراب افتاده (1643)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۵/۶
-
اندازه متن
+
مستم ز می عشق خراب افتاده
برخواسته دل از خور و خواب افتاده
در دریائی که پا و سر پیدا نیست
جان رفته و تن بر سر آب افتاده
میانگین امتیازات ۵ از ۵
مولانا