آکادمی پلیکان

من خوشم از گفت خسان وز لب و لنج ترشان (1815)

- اندازه متن +

من خوشم از گفت خسان وز لب و لنج ترشان
من بکشم دامن تو دامن من هم تو کشان

جان من و جان تو را هر دو به هم دوخت قضا
خوش خوش خوش خوشم پیش تو ای شاه خوشان

زانک مرا داد لبش نیست لبی را اثرش
ز آنچ چشیدم ز لبت هیچ لبی را مچشان

آنک ترش روی بود دانک درم جوی بود
از خم سرکه است همه با شکرانش منشان

گفتم ای شاه علم من که میان عسلم
از عسل من که چشد گفت لب خوش منشان

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×