آکادمی پلیکان

من رای درا تلالا نوره وسط الفؤاد (1010)

- اندازه متن +

من رای درا تلالا نوره وسط الفؤاد
بیننا و بینه قبل التجلی الف واد

جاء من یحیی الموات و الرمیم و الرفات
ایها الاموات قوموا و ابصروا یوم التناد

طارت الکتب الکرام من کرام کاتبین
ایقظوا من غفله ثم انشروا للاجتهاد

جاءنا میزاننا کی تختبر اوزاننا
ربنا اصلح شأننا أَو جُد بعفوٍ یا جواد

اضحکوا بعد البکا یا نعم هذ المشتکا
قد خرجتم من حجاب و انتبهتم من رقاد

پارسی گوییم شاها آگهی خود از فؤاد
ماه تو تابنده باد و دولتت پاینده باد

هر ملولی که تو را دید و خوش و تازه نشد
آب نابش تیره باد و آتشش بادا رماد

خوابناکی که صباحت دید وز جا برنجست
چشم بختش خفته بادا تا الی یوم المعاد

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×