آکادمی شعر پلیکان

من و تو دوش شب بیدار بودیم (1530)

- اندازه متن +

من و تو دوش شب بیدار بودیم
همه خفتند و ما بر کار بودیم

حریف غمزه غماز گشتیم
به پیش طره طرار بودیم

بیا تا ظاهر و پیدا بگوییم
که با عشق نهانی یار بودیم

اگر چه پیش و پس آن جا نگنجد
به پیش صانع جبار بودیم

عجب نبود اگر ما را ندیدند
که ما در مخزن اسرار بودیم

بیاوردیم درها ارمغانی
که یعنی ما به دریابار بودیم

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×