من پری زادهام و خواب ندانم که کجاست (417)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۹/۷
-
اندازه متن
+
من پری زادهام و خواب ندانم که کجاست
چونک شب گشت نخسپند که شب نوبت ماست
چون دماغ است و سر استت مکن استیزه بخسب
دخل و خرج است چنین شیوه و تدبیر سزاست
خرج بیدخل خدایی است ز دنیا مطلب
هر که را هست زهی بخت ندانم که که راست
میانگین امتیازات ۵ از ۵
روان شد اشک یاقوتی ز راه دیدگان اینک (1315)
روان شد اشک یاقوتی ز راه دیدگان اینک ز عشق بینشان آمد نشان بینشان اینک
ببین…
مولانا 
