میآ ید یار و چون شکر میخندد (832)
-
اندازه متن
+
میآ ید یار و چون شکر میخندد
وز مرتبه بر شمس و قمر میخندد
این یک نظری که در جهان محرم او است
هم پنهانی بدان نظر میخندد
میآ ید یار و چون شکر میخندد
وز مرتبه بر شمس و قمر میخندد
این یک نظری که در جهان محرم او است
هم پنهانی بدان نظر میخندد
کالی تیشبی آپانسو، ای افندی چلبی نیمشب بر بام مایی، تا کرمی طلبی
گه سیهپوش و…
گر تیغ اجل مرا کند بیسر و جان در حسن برآیم ز زمین صد چندان
از…

