میگوید دف که هان بزن بر رویم (1359)
-
اندازه متن
+
میگوید دف که هان بزن بر رویم
چندانکه زنی حدیث دیگر گویم
من عاشقم و چو عاشقان خوشخویم
ور رحم کنی زخم زنی این گویم
میگوید دف که هان بزن بر رویم
چندانکه زنی حدیث دیگر گویم
من عاشقم و چو عاشقان خوشخویم
ور رحم کنی زخم زنی این گویم
عمریست ندیدهایم گلزار ترا وان نرگس پرخمار خمار ترا
پنهانشدهای ز خلق مانند وفا دیریست ندیدهایم…
ای دل بیقرار من راست بگو چه گوهری آتشیی تو آبیی آدمیی تو یا پری
از…

