هرچند که بار آن شترها شکر است (438)
-
اندازه متن
+
هرچند که بار آن شترها شکر است
آن اشتر مست چشم او خود دگر است
چشمش مست است و او ز چشمش بتر است
او از مستی ز چشم خود بیخبر است
هرچند که بار آن شترها شکر است
آن اشتر مست چشم او خود دگر است
چشمش مست است و او ز چشمش بتر است
او از مستی ز چشم خود بیخبر است
این شکل سفالین تنم جام دلست و اندیشهٔ پختهام می خام دلست
این دانهٔ دانش همگی…
تنها نه همین خنده و سیماش خوشست خشم و سخط و طعنه و صفراش خوشست
سر…

