هر جان که از او دلبر ما شادانست (434)
-
اندازه متن
+
هر جان که از او دلبر ما شادانست
پیوسته سرش سبز و دلش خندانست
اندازهٔ جان نیست چنان لطف و جمال
آهسته بگوئیم مگر جانانست
هر جان که از او دلبر ما شادانست
پیوسته سرش سبز و دلش خندانست
اندازهٔ جان نیست چنان لطف و جمال
آهسته بگوئیم مگر جانانست
جان و جهان! دوش کجا بودهای؟ نی غلطم، در دل ما بودهای
دوش ز هجر تو…
پیش شمع نور جان دل هست چون پروانهای در شعاع شمع جانان دل گرفته خانهای
سرفرازی…