هر دم دل خستهام برنجاند یار (924)
-
اندازه متن
+
هر دم دل خستهام برنجاند یار
یا سنگدلست یا نمیداند یار
از دیده به خون نبشتهام قصهٔ خویش
میبیند و هیچ بر نمیخواند یار
هر دم دل خستهام برنجاند یار
یا سنگدلست یا نمیداند یار
از دیده به خون نبشتهام قصهٔ خویش
میبیند و هیچ بر نمیخواند یار
هله پاسبان منزل تو چگونه پاسبانی که ببرد رخت ما را همه دزد شب نهانی
بزن…
افغان کردم بر آن فغانم میسوخت خامش کردم چو خامشانم میسوخت
از جمله کرانهها برون کرد…