آکادمی پلیکان

هر دم سلامْ آرد کاین نامه از فلان‌ست (438)

- اندازه متن +

هر دم سلامْ آرد کاین نامه از فلان‌ست
گویی سلام و کاغذ در شهر ما گران‌ست

زین مرگ هیچ کوسه ارزان نبرد بوسه
بینی‌ دراز کردن آیین نرخران‌ست

هر جا که سیمبر بد می‌دانک سیم بِربُد
جان و جهان مگویش کان جان ز تو جهان‌ست

بتراش زر به ناخن از کان و چاره‌ای کن
پنهان مدار زر را بی‌زر صنم نهان‌ست

گر حلقه زر نبودی در گوش او نرفتی
در گوش حلقهٔ زر بر طمع او نشان‌ست

ور زانک نازنینی بی‌سیم و زر ببینی
چونک عنایت آمد اقبال رایگان‌ست

این یار زر نگیرد جانی بیار زرین
زیرا که زر مرده آن سوی ناروان‌ست

سنگی‌ست سرخ گشته صد تخم فتنه کشته
مغرور زر پخته خام است و قلتبان‌ست

خامش سخن چه باید آن جا که عشق آید
کمتر ز زر نباشی معشوق بی‌زبان‌ست

میانگین امتیازات ۵ از ۵
قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×