آکادمی پلیکان

هر کی در او نیست از این عشق رنگ (1331)

- اندازه متن +

هر کی در او نیست از این عشق رنگ
نزد خدا نیست به جز چوب و سنگ

عشق برآورد ز هر سنگ آب
عشق تراشید ز آیینه زنگ

کفر به جنگ آمد و ایمان به صلح
عشق بزد آتش در صلح و جنگ

عشق گشاید دهن از بحر دل
هر دو جهان را بخورد چون نهنگ

عشق چو شیرست نه مکر و نه ریو
نیست گهی روبه و گاهی پلنگ

چونک مدد بر مدد آید ز عشق
جان برهد از تن تاریک و تنگ

عشق ز آغاز همه حیرتست
عقل در او خیره و جان گشته دنگ

در تبریزست دلم ای صبا
خدمت ما را برسان بی‌درنگ

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×