آکادمی شعر پلیکان

هزار جان مقدس فدای سلطانی (3092)

- اندازه متن +

هزار جان مقدس فدای سلطانی
که دست کفر برو برنبست پالانی

ببرد او به سلامت میان چندین باد
به ظلمت لحد خود چراغ ایمانی

نگین عشق کاسیر ویند دیو و پری
ز دیو تن کی ستاند مگر سلیمانی

کی برشکافت زره بر تن چنین کافر
به غیر شیر حق و ذوالفقار برانی

برای قاعده نی غم به پیش تابوتش
دریده صورت خیرات او گریبانی

خنک کس که دود پیش و پیشکش ببرد
چو بوهریره در انبان عقیق و مرجانی

ز خانه جانب گور و ز گور جانب دوست
لفافه را طربی و جنازه را جانی

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×