پای تو گرفتهام ندارم ز تو دست (238)
-
اندازه متن
+
پای تو گرفتهام ندارم ز تو دست
درمان ز که جویم که دلم مهر تو خست
هی طعنه زنی که بر جگر آبت نیست
گر بر جگرم نیست چه شد بر مژه هست
پای تو گرفتهام ندارم ز تو دست
درمان ز که جویم که دلم مهر تو خست
هی طعنه زنی که بر جگر آبت نیست
گر بر جگرم نیست چه شد بر مژه هست
صنما چونک فریبی همه عیار فریبی صنما چون همه جانی دل هشیار فریبی
سحری چون قمر…
بانگ آید هر زمانی زین رواق آبگون آیت انا بنیناها و انا موسعون
کی شنود این…

