جانی که در او دو صد جهان میدانم (1206)
-
اندازه متن
+
جانی که در او دو صد جهان میدانم
گوئیکه فلانست و فلان میدانم
او شاهد حضرتست و حق نیک غیور
هر چشم که بسته گشت از آن میدانم
جانی که در او دو صد جهان میدانم
گوئیکه فلانست و فلان میدانم
او شاهد حضرتست و حق نیک غیور
هر چشم که بسته گشت از آن میدانم
معشوقهٔ ما کران نگیرد هرگز وین شمع و چراغ ما نمیرد هرگز
هم صورت و هم…
خود حال دلی بود پریشانتر از این با واقعهٔ بیسر و سامانتر ازین
اندر عالم که…

