چون آتش میشود عذارش به سخن (1454)
-
اندازه متن
+
چون آتش میشود عذارش به سخن
خون میچکد از چشم خمارش به سخن
چون میبرود صبر و قرارش به سخن
ای عشق سخن بخش درآرش به سخن
چون آتش میشود عذارش به سخن
خون میچکد از چشم خمارش به سخن
چون میبرود صبر و قرارش به سخن
ای عشق سخن بخش درآرش به سخن
کی باشد کاین قفس چمن گردد و اندرخور گام و کام من گردد
این زهر کشنده…
مرا اندر جگر بنشست خاری بحمدالله ز باغ او است باری
یکی اقبال زفتی یافت جانم…