چون آتش میشود عذارش به سخن (1454)
-
اندازه متن
+
چون آتش میشود عذارش به سخن
خون میچکد از چشم خمارش به سخن
چون میبرود صبر و قرارش به سخن
ای عشق سخن بخش درآرش به سخن
چون آتش میشود عذارش به سخن
خون میچکد از چشم خمارش به سخن
چون میبرود صبر و قرارش به سخن
ای عشق سخن بخش درآرش به سخن
چند قبا بر قد دل دوختم چند چراغ خرد افروختم
پیر فلک را که قراریش نیست…
ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم تو کعبهای هر جا روم قصد…

