کشتی چو به دریای روان میگذرد (793)
-
اندازه متن
+
کشتی چو به دریای روان میگذرد
میپندارد که نیستان میگذرد
ما میگذریم ز این جهان در همه حال
میپنداریم کاین جهان میگذرد
کشتی چو به دریای روان میگذرد
میپندارد که نیستان میگذرد
ما میگذریم ز این جهان در همه حال
میپنداریم کاین جهان میگذرد
ساقیا هستند خلقان از می ما دور دور زان جمال و زان کمال و فر و سیما دور…
اتیناکم اتیناکم فحیونا نحییکم و لو لاکم و لقیاکم لما کنا بودایکم
دخلنا دارکم سکری فشکرا…