گر بگریزی چو آهوان بگریزی (1913)
-
اندازه متن
+
گر بگریزی چو آهوان بگریزی
ور بستیزی چون آهنان بستیزی
زان شاخ گلی که ما درآویختهایم
ای مرغک زیرک به دو پا آویزی
گر بگریزی چو آهوان بگریزی
ور بستیزی چون آهنان بستیزی
زان شاخ گلی که ما درآویختهایم
ای مرغک زیرک به دو پا آویزی
باغی که من از بهار او بشکفتم بشکفت و نمود هرچه من میگفتم
با ساغر اقبال…
آمد بهار ای دوستان، منزل به سروستان کنیم تا بختِ در رو خفته را، چون بخت سروْ اِستان…

